معماری در استان خراسان رضوی
مقدمه:
سرزمین گسترده خراسان به خاطر پهناوری و دیرپایی و اصالت تاریخ خود فرهنگهای متنوع و اندیهها و مذاهب و هنرهای گوناگون را در خود پرورانده است . علاوه بر ادبیات کهن که زبانزد خاص و عام است آثاری همچون آتشکدهها و مساجد معابر و رباطها و بناهای گوناگون تاریخی در این استان خودنمایی میکند این ابنیه تاریخی که نمونهای از ذوق هنری و مذهبی گذشتگاه است از اهمیت خاصی برخوردار است و میتواند بهترین نمونه شناخت هنر و فرهنگ گذشته این سرزمین باشد بناهایی که تاکنون در این سرزمین به یادگار مانده و شناسایی شده است نمونههایی است از هنر دوران ساسانی تا عصر معاصر. در این کتاب ضمن بررسی سابقه تاریخی تا عصر معاصر وجود حرم مطهر حضرت رضا (ع) در شهر مشهد سبب شناختن بناهای دیگر شده که مجموعهای زیبا را پدید آورده است . در ادوار مختلف سلسلههای گوناگون که میخواستند به ظاهر پیوندشان را بامذاهب حفظ نمایند به ساختن این آثار و یا تعمیرات و ملحقاتی در اطراف حرم مطهر پرداختهاند به این جهت شناخت و بررسی بناهای اطراف بارگاه مقدس رضوی میتواند گوشهای از فرهنگ معماری اسلامی را به ما بشناساند.
موقعیت جغرافیایی
کشور ایران سرزمینی است نسبتا مرتفع که بخش عمدهای از فلات ایران را در بر گرفته است این کشور میان 25 درجه تا 45 درجه عرض شمالی و 40 درجه تا 63 درجه طول شرقی قرار گرفته است. اختلاف ساعت میان شرقیترین و غربیترین نقاط ایران یک ساعت و 18 دقیقه است.
شکل،وسعت و حدود ایران کنونی دارای شکلی شبیه به لوزی است که قطر بزرگ است 2.250 کیلومتر از دامنهی آرارات در شمال غربی تا بندر گواتر در جنوب شرقی و قطر کوچک آن 1.400 کیلومتر از سرخس در شمال شرقی تا دهانه اروند رود در جنوب غربی است این لوزی را در جهت شمالی – جنوبی خطی به طول 1.225 کیلومتر در امتداد نصف النهار شرقی به دو نیمهی شرقی و غربی و خط دیگری به طول مشابهی روی مدار شمالی به دو نیمه شمالی و جنوبی تقسیم میکند . مساحت ایران حدود یک بیست و هفتم وسعت قارهی اسیا و یک نودم وسعت خشکیهای جهان است. ایران محدود است از شمال به جمهوریهای ارمنستان و آذربایجان دریای خزر و جمهوری ترکمنستان از مشرق به افغانستان و پاکستان از جنوب به دریای عمان و خلیج فارس و از مغرب به جمهوریهای عراق و ترکیه کشور ایران 657 کیلومتر مرز آبی در جنوب دریای خزر 784 کیلومتر در دریای عمان و 1.259 کیلومتر در خلیج فارس یعنی جمعا 2.700 کیلومتر مرز دریایی دارد. که با 6.031 کیلومتر پیرامون کشور را به 8.731 کیلومتر میرساند.
مشخصات جغرافیایی استان خراسان رضوی
استان خراسان رضوی یکی از جدیدترین استانهای ایران است که از تقسیم استان خراسان بزرگ به وجود آمده است. مرکز این استان (شهر مقدس مشهد) در پهنای شمالی 36 درجه و 17 دقیقه درازای خاوری 59 درجه و 36 دقیقه و ارتفاع 970متری از سطح دریا واقع شده است. این استان از سمت شمال به خراسان شمالی و ترکمنستان از خاور به افغانستان از جنوب به استان خراسان جنوبی از باختر به استان سمنان و از جنوب باختری به استان یزد محدود شده است. شهرستانهای مشهد، تایباد، تربت جام ،رشتخوار،قائنات، خواف،فردوس ، چناران ، سرخس ،درگز ، فریمان ، قوچان ، بردسکن ،خلیل اباد ،کاشمر ، گناباد،نیشابور و کلات شهرستانهای این استان هستند راههای زمینی و هوایی استان به شرح زیر است.
راههای زمینی در خراسان رضوی به راههای جادهای و راههای آهن بخش میشوند راههای جادهای خراسان رضوی شامل محورهای زیر هستند
محور شمالی
این راه از طریق مازندران به محورهای شمال باختری خراسان میپیوندد. مسیر اصلی آن شهرستانهای بجنورد ، شیروان ، قوچان ، چناران و مشهد است دنباله این راه از طریق فریمان ، تربت جام ، تایباد به دوغارون در مرز افغانستان رفته به راههای آن کشور میپیوندد در ازای این مسیر از مرز افغانستان تا شهر بجنورد در خراسان شمای حدود 550 کیلومتر است.
محور باختری
این راه بهترین مسیر مشهد – تهران است که پس از گذشتن از سمنان دامغان و شاهرود به راههای استان خراسان رضوی پیوسته و از شهرهای سبزوار و نیشابور گذشته در مشهد پایان میپذیرد در ازای این مسیر 892 کیلومتر است.
محور جنوبی
این راه سبب پیوستن استان خراسان رضوی با خراسان جنوبی و شهرهای یزد ، کرمان زاهدان و زابل میشود این راه پس از گذشتن از تربت حیدریه، گناباد ، فردوس و طبس از طریق رباط پشت بادام به یزد میرسد که در ازای آن 939 کیلومتر است شاخه دیگر این راه از مسیر دیهوک و راور به کرمان میرسد که در ازای مسیر آن 894 کیلومتر است در حال حاضر این مسیر برای گذشتن اتومبیل های سواری و مسافرتهای خانوادگی مناسب نیست.
راه سوم راه مشهد – زاهدان است که پس از گذشتن از شهرهای گناباد ، قائن و بیرجند در خراان جنوبی به زاهدان میرسد در ازای این مسیر از مشهد تا زاهدان 975 کیلومتر است.
مکانهای دیدنی و تاریخی
استان خراسان رضوی یکی از مهمترین قطبهای گردشگری ایران است و از جاذبههای طبیعی و مکانهای دیدنی مذهبی و تاریخی بسیار ارزشمندی برخورد ار است مهمترین اماکن دیدنی استان خراسان رضوی عبارتاند از حرم مطهر حضرت امام رضا (ع) و مجموعهی استان قدس رضوی مسجد گوهرشاد مدرسهی پریزاد مدرسه دودر بقعهی خواجه ربیع بقعهی گناباد سبز ، آرامگاه نادرشاه افشار ، مصلای مشهد، طرقبه، شاندیز، پارک وکیلآباد،کوه سنگی ، بندگلستان ، خواجه اباصلت ، خواجه مراد و مقبرهی گوهرتاج (در مشهد) مسجد پامنار،آرامگاه ملا هادی سبزواری ،منارهی خسروگرد،رباط مهر ، آرامگاه سید حسن غزنوی و مسجد جامع (در سبزوار) گنبد هارونیه و آرامگاه فردوسی (در توس) ، کتیبهی نادری ، عمارت خورشید ، ارغون شاه و مسجد کبود گنبد) در کلات نادری ، شهر عتیق تپه بام و مدرسه عرضیه (در قوچان )آرامگاه شاه قاسم انوار و مقبرهی شیخ احمد جامی (در تربت جام)برج کرات (در تایباد) باغ گلشن (در طبس) ، ارگ کلاه فرنگی ، دریاچهی گل بی بی و آرامگاه بابا لقمان (در سرخس)، قدمگاه رباط عباسی و آرامگاههای عطار، کمال الملک و خیام (در نیشابور)، برج علی آباد ، منارهی فیروز آباد ، باغ مزار، و آرامگاه مدرس (در کاشمر) و مقبرهی شیخ حیدر و مسجد ملک (در تربت حیدریه) سنگ فیروزه ، زعفران ادویه و مهر و تسبیح از سوغاتیهای استان خراسان رضوی است.
موقعیت جغرافیایی و طبیعی:
شهرستان مشهد با وسعت 10450 کیلومتر مربع از سطح دریا 980 متر ارتفاع دارد و مرکز آن شهر مشهد است.
این شهرستان که در شمال شرق ایران واقع است. از تهران 934 کیلومتر فاصله دارد . مشهد از شمال به کلات، از شرق به شهرستانهای سرخس و تربت جام از جنوب به ترتیب حیدریه و از غرب به شهرستانهای نیشابور، چناران و از شمال غربی به شهرستان درگز مربوط است مهمترین رشته کوه مشهد:
- هزار مسجد است که شمال شرق و شرق این شهر قرارداد و مهمترین قله آن به نام اژدرکوه در 30 کیلومتری مشهد واقع است.
- رشته کوه بینالود نیز که در غرب و جنوب غربی این شهر سربرآورده است.
آب و هوای مشهد معتدل و متغیر است و وزش بادها بیشتر در جهت جنوب شرقی و شمال غربی . بیشترین درجه حرارت در تابستانها 35 درجه بالای صفر و کمترین آن در زمستانها 15 درجه زیر صفر میباشد.
ویژگیهای اقتصادی:
فعالیتهای اقتصادی مشهد متکی به خدمات ، صنعت و کشاورزی است مهمترین محصولات کشاورزی مشهد غلات، چغندر قند و محصولات جالیزی و معادن مهم آن نیز سنگ گچ، نمک فلدسپات ، کرومیت و سنگ مرمر میباشد.
مهمترین صنایع موجود در مشهد، غذایی پوشاکی، چرم تولید مصالح ساختمانی صنایع فلزی و صنایع دستی است. تقریبا 40 درصد کل صنایع مشهد را صنایع غذایی به خاستگاه اندیشههای سترگ و مردان بزرگ بودهاند از میان بیشمار مفاخر شهر مشهد و شهر توس میتوان به افرادی همچون حکیم ابوالقاسم فردوسی، محمد کاظم آخوند خراسانی ، احمد دقیقی ، شیخ طبرسی ، محمد تقی ملک الشعرای بهار ، ثنایی مشهدی ، حر عاملی ، خدیوجم ، رستم ساعاتی ، سلطان علی مشهد ، امام محمد غزالی، خواجه نصیرالدین توسی، خواجه نظام الملک و مهدی اخوان ثالث اشاره کرد.
تاریخچهی مشهد:
مشهد یکی از شهرهای بزرگ ایران و مرکز استان پهناور خراسان رضوی است. خراسان در زبان پهلوی «خوراسان» تلفظ میشود که به معنای سرزمین خورشید یا خاورزمین یا محل طلوع آفتاب است. سابقه تاریخی مشهد با شهر طوس کاملا مرتبط است. مشهد امروز جزء کوچکی از شهر نوغان است که بنا به اعتقاد باستان شناسان و بر اساس آثار یافت شده در اطراف کشف رود دارای پیشینهای هشتصد هزار ساله میباشد در افسانهها آمده است که جمشید ، از سلسله کیانیان ، طوس را بنا کرد و به جانشین خود کیخسرو سپرد.
در سال 193 هجری قمری هارون الرشید خلیفه بزرگ عباسی از خراسان به ماوراء النهر لشکر کشی کرد. لین در بین راه بیمار شد و درگذشت و در قریهای بنام سناباد از مضافات نوغان بخاک سپرده شد. دو سال مامون خلیفه عباسی پسر او رهسپار زیارت قبر پدر شد و در این سفر علی بن موسی (ع) هشتمین امام شیعیان با او همراه بود مامونس عباسی امام رضا را توطئهای به قتل رساند. و برای سرپوش گذاردن به عمل خویش او را نیز کنار قبر پدر به خاک سپرد و بقعهای بر روی هر دو قبر ساخت . چندسال بعد دهکدهای در اطراف بعقه پدید آمد و چون عقیده عموم مردم شیعه بر آن بود که هشتمین پیشوای آنها با توطئهای شهید شده برای مناسبت آن دهکده را مشهد که به معنای محل شهادت نامیدند.
بعدها در طول تاریخ به دلیل مهاجرتهای پی در پی به این منطقه این شهر روز به روز وسعت یافت و آباد گردید.
در قرن دهم میلادی قسمت اصلی بقعه و ساختمانهای اطراف آن ویران شد لیک سلطان محمود غزنوی در قرن چهارم هجری ساختمان جدید بر روی هر دو قبر بنا کرد پس از درگذشت تیمور لنگ فرزند او شاهرخ در آبادانی و زیبایی مرقد امام رضا (ع) سعی فراوانی کرد.
مشهد از قرن شانزدهم میلادی که سلسله مذهب صفویان بر ایران تسلط یافتند و دارای تعصبات شدید ملی و مذهبی بودند رو به آبادانی و توسعه گذاشت زیارت قبر امام رضا (ع) از این زمان متداول گشت و در زمان شاه عباس اول بناهای دیگری مرد افزوده شد.
در زمان نادر شاه افشار، مشهد به عنوان پایتخت وی به حد اعلای رونق و وسعت و آبادانی رسید.
حصار و برج بارو و ساختمانهای مشهد
مشهد نیز مانند دیگر شهرها و آبادیهای خراسان در گذشته دارای حصار و برج و بارو و استحکامات بوده است که عمارات و ذخایر آستانه مقدس و مجاورین و ساکنان آن را از حملات و تهاجم دشمنان و یاغیان محفوظ میداشته است. تاریخ پیدایش قدیمیترین حصار مشهد به دوران حکومت غزنویان برمیگردد. که به قولی: توسط سوری بن معتز و به دستور سلطان محمود یا مسعود غزنوی ایجاد گردیده و در سال 511 هـ.ق حصار دیگری توسط امیر علاء الدین ملقب به عضدالدین به دور مشهد احداث شده است.
در عهد شاهر تیموری و توسط امیر سید خواجه حصار بزرگتری به دور مشهد احداث گردید که استحکامات و برج و باروهای قبلی در داخل این حصار واقع شده بود و در سال 808 هـ.ق ساختمان آن پایان پذیرفت.
آخرین حصار مشهد در 950 هـ.ق به دستور شاه طهماسب ساخته شد 1800 متر وسعت داشت و دارای 141 برج و شش دروازه بوده است.
دیوار شهر مشهد ده متر عرض و بین 6 تا 7.5 متر ارتفاع داشت و در سمتی که از بالای دیوار به جانب بیرون بود یک دیوار نازک به عرض یک متر و به بلندی دو متر ساخته شده بود و در سینه کش آن دیوار دومتری سوراخها روزنههایی ردیف قرار داده بودند که برخی برای دهانه توپ و بسیاری برای دهانه تفنگ فراخی داشت. و مدافعین شهر وقتی از بیرون دچار هجوم دشمن میشدند توپها را از سربالاییهای مخصوص که به فاصلههای معین ساخته شده بود به راحتی به بالای باره میکشیدند و جلو روزنهها قرار میدادند و هر سرباز با تفنگ خود پشت یکی از روزنههای کوچکتر جا میگرفت و به دفاع میپرداخت و در فاصلههای معین از این باره برجهای دو و سه طبقه ساخته شده بود و از طبقه دوم برج دری به روی باره گشوده میشد.
هنگام ناامنی علاوه بر آن که دروازهها بسته میشد در داخل برجها نیز نگهبانانی کشیک میدادند و در هر پاس نفراتی معین از برج تا برج دیگر روی باره قدم میزدند بیرون باره کوچهای بود که یک طرفش دیوار و طرف دیگرش به خندق منتهی میشد . آن طرف خندق نیز جان پناهی مانند تپههای خاک قرار داده بودند که مدافعین شهر از نزدیک شدن دشمن به خندق و برج و باره ممانعت میکردند البته هنگام جنگ در خندق آب میانداختند تا دشمن به سادگی نتواند به دیوار و برجها برسد.
در موقع امنیت هم هنگام شب دوازهها بسته و صبح باز میشد و دروازه بانان با حقوق و مسئولیت معین شب و روز زیر دالانی که پشت دروازه بود در اتاقهی خود اقامت داشتند.
مشهد دارای چند دروازه بود که نام بعضی از آنها عبارت بودند از:
دروازه میر علی آمویه دروازه عیدگاه دروازه سراب دروازه پایین خیابان و بعدها دروازه ارگ درهای خانهها بسیار کوتاه ساخته میشد و از در تا صحن حیاط چند پهل باید سرازیر پیموده میشد این درها و پلهها برای آن ساخته میشد تا سواران دولتی یا دشمن نتوانند به راحتی با اسبهای خود وارد خانه شوند نوع ساختار دالانها به گونهای بود که مردم در هنگام هجوم سواران غارتگر و دستهجات سپاهی که به خانهها میریختند بتوانند مقابله کنند چون سپاهیان نمیتوانستند به صورت جمعی در دالانها تردد نموده و میبایست یک یک حرکت میکردند و بنابراین برای اهل کوچه آسان بود که بر آنها غلبه نمایند.
مردم شهر اشیای خود را در سردابها و چاههای مخفی میکردند تا در تهاجم دشمن به دست آنها نیفتد.
مشهد دارای باغهایی بود و بهترین نمونه ساختمانهای مشهد عمارتی در وسط باغ بود که دور ان با دیواری بلند محصور شده بود و در درون این دیوار ضخیم روزنههایی تعبیه شده بود که برای تیر اندازی از آنها استفاده میگردید.
عمارت که در وسط باغ قرار داشت عبارت از برجی بود که یک در بسیار کوتاه داشت که شخص باید نشسته وارد آن میشد و سپس از پلههای مارپیچ داخل آن که به دیوار چسبیده بود تا طبقات دوم و سوم بالا برود و روی پشت بام آخرین طبقه بازجان پناه و محلهای تیراندازی وجود داشت.
مدارس مذهبی
مشهد شهری مذهبی است و علت پدایش و توسعه آن وجود مرقد مطهر امام رضا (ع) میباشد که در طول چندین قرن شیعیان را به سوی خود خوانده است اما این شهر شیعه نشین تا قبل از ظهور صفویان که شیعیان از آزادی چندانی برخوردار نبودند.
آنچنان که باید و شاید مورد توجه نبوده است ولی با رسمیت یافتن مذهب تشیع در دوران صفوی آزادی قطعی برای شیعیان ایجاد گردد و اماکن مختلف مذهبی از جمله مدارس متعدد احداث گردید و با حضور بیشتر علمای برجسته تشیع حوزه علمی مشهد بیش از پیش فعال شده و مشهد به عنوان یکی از بزرگترین مراکز علمی مطرح گردید.
این مدارس از نظر اهمیت و اعتباری که داشتهاند و هم اکنون نیز دارند قابل مطالعه هستند و لذا به اجمال تاریخچه مدارس مذهبی عهده صفویه معرفی میشوند اما قابل ذکر است که اگرچه تعداد مدارس عهد صفویه نیز همچون مساجد احداث شده از جمله اقدامات عمرانی است و بناهای قبل از آن با مدارس عهد صفویه مقایسه نیست اما مدارسی نیز در قبل از عهد صفویه وجود داشته است که مدرسه پریزاد و مدرسه دو در از آن جمله هستند.
مدرسه پریزاد به نظر برخی توسط پریزاد خانم،گوهرشاد همسر شاهرخ میرزای تیموری و تقریبا مقارن با احداث مسجد گوهرشاد بنا گردیده و در سال 1091 که هدف سازنده مدرسه آن بوده است که محی برای بیتوته علما و فضلای زائر در مشهد فراهم آید تا در هنگام زیارت در آنجا اقامت کنند. و بنای مدرسه دو در نیز به عهده شاهرخ میرزا برمیگردد و بانی آن شخصی به نام غیاث الدین یوسف خواجه بهادر از امرای خراسان بوده که در سال 1088 هـ.ق به احمدشاه سلیمان صفوی مرمت گردیده است.
وجه تسمیه مشهد:
کلمه مشهد اسم مکان از ریشه شهادت است و به معنی شهود حضور محل شهاد و مدفن شهید نیز آمده است و با این معانی به کلمه مشاهد جمع بسته میشود.
درباره نامیده شدن مرقد امام علی بن موسی الرضا (ع) به مشهد اگرچه در متون تاریخی مطلب خاصی وجود ندارد اما به طور یقین میتوان گفت که مسلم بودن واقعه شهادت امام رضا (ع) به ویژه از نظر شیعیان دلیل نامگذاری این مکان (مشهد الرضا) بوده این که چرا در قرن سوم این نام در کتابها نیامده شاید علت آن سلطه خلفای عباسی و حکام وقت خراسان بوده است که به آرامگاه هارون الرشید توجه خاصی نشان میدادهاند از طرفی چون به قرون اولیه اسلامی کلمه مشهد بر قبور اولیاء و ائمه اولیاء الله اطلاق میشده است. مقبره امام رضا (ع) نیز مشهد الرضا نامیده شده و سپس با گذشت چند قرن به اختصار به این نام شهرت یافته است چون در کتابهای مورخین و جغرافی نویسان قبل از اصطخری به ویژه دانشمندان قرن سوم همچون ابن خردادبه و یعقوبی و دیگران نام مشهد به کار نرفته است و بعضی تنها به تاریخ و چگونگی وفات امام رضا (ع) در سناباد توس اشاره دارند بنابراین به احتمال زیاد اصطرخری اولین کسی است که در قرن چهارم مدفن امام رضا (ع) را مشهد نامیده است.
او در کتاب مسالک و ممالک در توصیف توس به مشهد امام رضا (ع) اشاره دارد و مینویسد: «و اگر طوس را در شمار نیشابور گیریم شهرهای طوری این است : رادکان ، طابران ، بزدغور ، نوغان ، کی مشهد علی بین موسی الرضا رضوان الله علیهما و گور هارون الرشید آنجاست به چهارفرسنگی شهر....
از دیگر جغرافی نویسان متقدم که نام مشهد را در نوشتههایش آورده است ابن حقول میباشد که در توصیفی جامع از مشهد نام برده و مینویسد مقبره علی بن موسی الرضا (ع) در خارج شهر نوغان در مشهدی نیکو بنیاد شده و در دهکدهای به نام سناباد واقع شده است.
مولف کتاب حدود العالم از دیگر نویسندگان قرن چهارم هـ.ق است که از مرقد امام رضا (ع) در توس یاد کرده اما کلمه مشهد را در نوشتههایش به کار نبرده است . لیکن برخی دیگر از نویسندگان قرن چهارم همچون ابن بابویه قمی و مقدسی در توصیف مرقد امام، واژه مشهد الرضا را مورد استفاده قرار دادهاند.
از نویسندگانی قرن پنجم هـ.ق بعضی چون مولف زین الاخبار تنها به ذکر تاریخ و چگونگی وفات علی بن موسی الرضا (ع) اکتفا نمودهاند و برخی چون بیهقی نام مشهد را در کتاب خویش آورده و به توصیف پرداختهاند.
ابوالفضل بیهقی در شرح حال سوری صاحب دیوان به این مطلب اشاره دارد و مینویسد.
«.... و آثارهای خوش وی را به طوس هست از آن جمله آن که مشهد علی بن موسی الرضا (ع) را که بوبکر شهمرد که خداری فائق الخادم خاصه آبادان کرده بود. ....»
به نظر میرسد که در قرن ششم استفاده از این کلمه در متون تاریخی و جغرافیایی عمومیت بیشتری یافته است. چنان که مولف ناشناخته کتاب مجمل التواریخ و القصص کلمه مشهد را در کتاب خویش ذکر نموده و دباره محل به خاک سپاری پیکر مطهر امام (ع) مینویسد : «... رضا (ع) جان تسلیم کرد و او را هم در پهلوی هارون الرشید دفن کردند و آنجا مشهد است .....»
مولف یاد شده از مشهد نام میبرد و از واقعه شهادت امام (ع) در قرن سوم مینویسد در حالی که نویسندگان قرن سوم کلمه مشهد را به کار نبردهاند و این میرساند که در زمان تالیف کتاب یاد شده (قرن ششم) اطلاق کلمه مشهد بر تربت امام (ع) رایج بوده است.
استعمال کلمه مشهد توسط نویسندگان در قرنها بعد نیز مرسوم بوده است و مورخین و جغرافی نویسان قرن ششم و بعد نیز این کلمه را در نوشتههای خویش آوردهاند در عین حال در برخی از کتابها از جمله معجم البلدان نوشته یاقوت و اخبار البلاد و وفیات الاعیان تنها به ذکر تاریخ شهادت و معرفی مرقد امام (ع) اکتفا شده است.
ابن اثیر ضمن درج حوادث سال 617 هـ.ق و ذکر حمله مغول به شهرهای خراسان و شرح ویرانیهایی این تهاجم و تخریب مشهد علی بن موسی الرضا (ع) نام مشهد را در نوشتههایش آورده است.
از بررسی متون تاریخی چنین بر میآید که تا پایان قرن هفتم ، اصطلاح مشهد الرضا (ع) و گاه به اختصار کلمه مشهد در نوشتههای تاریخ نویسان و جغرافی نویسان رایج بوده است.
پس از آن که مشهد گسترش بیشتری یافته است و به قول حمد الله مستوفی به صورت شهرچه درآمده کلمه مشهد با مضاف الیه جدید و به صورتی جدید یعنی مشهد طوس مصطلح گردیده است.
از آن زمان به بعد برای مدتی این اصطلاح جدید بر تعداد نامهای این شهر نوخاسته اضافه گردیده و به صورت مترادف در نوشتههای نویسندگان به کار رفته و گاه به اختصار مشهد نیز نوشته شده است.
ابن بطوطه جهانگرد مشهور که در نیمه دوم قرن هشتم مشهد را دیده و توصیف نموده کلمه مشهد را در سفرنامهاش ذکر نموده است.
مولفه ناشناخته کتاب صورالاقالیم نیز تنها به ذکرکلمه مشهد در معرفی این مکان اکتفا نموده است اما معین الدین محمد الزمچی الاسفزاری در کتاب روضات الجنات فی اوصاف مدینه هرات که در همان قرن به تحریر درآمده است به جای مشهد اصطلاح مشهد مقدس و گاه مشهد طوس و مشهد الرض را در کتابش آورده است با گسترش بیشتر مشهد در طول قرنهای هشتم و نهم اصطلاح طوس و مشهد مقدس رایج بوده است که میتوان این مطلب را در آثار نویسندگان این قرن همچون جغرافیای تاریخی حافظ ابو و دیگران به وضوح مشاهده نمود.
حافظ ابرو در نوشتههایش که در سالهای 820 تا 830 هـ.ق به تحریر درآمده است نام مشهد را ذکر کرده دیگر نویسندگان همچون شیخ عبدالرزاق سمرقندی و محمد عوفی و امیر دولتشاه سمرقندی نیز در معرفی مشهد اصطلاح مشهد طوس را به کار بردهاند.
در نوشتههای نویسندگان قرن هفتم به بعد دیگر از نام سناباد اثری به چشم نمیخورد و کلمه مشهد جانشین نام سناباد گردیده و در کنار نام دیگر شهرهای خراسان ذکر شده است.
و...