پاورپوینت بررسی دماي رنگ و رابطه رنگ و فرم در معماری
بخشی از مطلب
انسان با مشاهده رنگ دماي خاصي را احساس مي كنداين يك احساس غريزي است و انسان را قادر مي سازد تا سردي و گرمي را به كمك رنگها احساس كند. در هر حال انسان مي تواند به وسيله احساسش تا هفت درجه گرما يا سرما را در محل كارش حس كند.هر وقت كه با رنگ ابي يا سبز مواجه مي شود احساس سردي و موقعي كه قرمز يا نارنجي را ميبيند گرما را حس ميكند. در كارگاهي كه رنگش ابي يا سبز است و داراي 15 درجه حرارت مي باشد سردي احساس مي گردد و در كارگاه ديگر كه به رنگ قرمز يا نارنجي رنگ اميزي شده و حرارت 11 تا 13 درجه دارد سرما احساس مي شود.بنا براين مشخص است كه سبز و ابي حرارت را پايين مي اورند قرمز و نارنجي گرما را بيشتر مي كنند و محرك هستند. حيوانات نيز داراي همين غرائز مي باشند و تحت تاثير سردي و گرمي رنگها مي باشند . هر دو اين موارد اين نتيجه را بدست مي دهد كه احساس تضاد سردي و گرمي يا به عبارت ديگر سرما و گرما بستگي به عوامل دروني و ذهني دارد و خاصيت سردي و گرمي رنگها در اين است كه براي درمان برخي بيماريها در بيمارستانها مورد استفاده قرار ميگيرد و بسيار مفيد و نتيجه خوبي داشته است. زرد روشن ترين و بنفش تاريكترين رنگ موجود در دايره رنگي است و همين دو رنگ موجود بين كليه رنگها عجيب ترين تضاد سياها و سفيدي را دارند و دورنگ مكمل هستند.قرمز و نارنجي را با هم در مقابل ابي و سبز داريم كه دو قطب متقابل سرد گرم و تضاد شديد ايجاد مي كنند.قرمز و نارنجي وقتي در كنار هم قرار گيرند بالاترين درجه گرما را نمايش مي دهندو سبز و ابي در كنار هم سردترين رنگها هستند.كليه اين رنگها يعني زرد زرد نارنجي نارنجي قرمز نارنجي قرمز بنفش(ارغواني) به طرف گرمي متمايلند و كلا جز خانواده رنگهاي گرم هستند و زرد سبز سبز سبز ابي ابي ابي بنفش و بنفش رنگهاي سرد هستند. اما اين طريق دسته بندي رنگها منحرف كننده است .عينا مانند اينكه سفيد و سياه را روشن ترين و تاريك ترين رنگها بناميم در حالي كه تمام خاكستري ها نسبتا روشن و تاريك هستندبنا براين ابي سبز نارنجي و قرمز دو قطب سرد و گرم هستند و به ترتيب تقدم و تاخر قرار مي گيرند اما رنگهايي كه ما بين اين دو قوس دايره رنگ قرار دارند ممكن است گاهي سرد و گاهي گرم باشند اكنون مي توانيم كاراكتر رنگ هاي سرد و گرم را به نحو ديگري بيان كنيم.
گرم:خورشيد كدر محرك وافر-فراوان زميني نزديك سنگين خشك
سرد:سايه شفاف مسكن نادر هوايي دور سبك نمناك
اين حالات و اثرات متغيير و متضاد حاوي معاني و مفاهيمي است كه تضاد سردي و گرمي را نشان مي دهد و ممكن است براي بيان تصويري گوناگون بكار روند.
در مناظر و تصوير هايي كه فضا هاي وسيعي دارند و افق وسيعي را نشان مي دهند هميشه رنگهاي سرد به كار برده شده تا عمق و فضاي بيشتري نشان داده شود.تضاد سردي و گرمي خاصيت ديگري را هم در بر دارد و ان نزديك و دوري است و فاصله را نشان مي دهد و براي نمايش پرسپكتيو و فضا بكار مي روند.مسلم است كه رنگ به خودي خود حرارتي ندارد.تغيير اصطلاح رنگ با حرارت دما بر اثرازمايشات و تجربياتي كه بوسيله يك دستگاه ازمايشگاهي به عمل امده ساخته و پر داخته شده است. اين وسيله ازمايشگاهي كه اصطلاحا به ان بدنه سياه ميگويند يك دستگاه مولد نور كامل است و بدنه ان هيچ نوري را منعكس نميكند (بدنه اين دستگاه برنگ سياه ساخته شده)هنگامي كه اين دستگاه به جريان الكتريكي متصل شود در اثر عبور جريان الكتريكي از مدارهاي داخلي دستگاه بخشي از قسمت داخلي دستگاه گرم و ملتهب مي شود و حالت يك منبع نور را پيدا ميكند طي گرم شدن تدريجي دستگاه نوري توليد ميكند كه ميتوان با اندازهگيري طول موج ان حظورش را در طيف قابل رويت نور حس كرد.در هر مرحله التهاب و ايجاد يك رنگ حرارت حاصله نيز اندازه گيري مي شود مثلا هنگامي كه سيم ملتهب دستگاه به رنگ قرمز در مي ايد علاوه بر اندازه گيري حرارت دستگاه در اين مرحله طول موج و ديگر خصوصيات نور حاصل توسط وسايل سنجش مخصوص ازمايشگاهي بررسي و در لحظات مختلف التهاب دستگاه مشخصات رنگ يادداشت مي شود.
از اين طريق است كه گفته ميشود اگر از فيلامان يك لامپ تنگستن مقدار معيني نيروي الكتريكي عبور كند و هنگام التهاب به رنگ خاصي در ايد نور حاصله فرضا 3200 كلوين حرارت يا دماي رنگ دارد. رنگ نور در لحظه اي كه دستگاه به اندازه 3200 كلوين حرارت داشته باشد اندازه گيري ميشود و مي گويند اين يك نور 3200 كلوين است..
اگر بدنه دستگاه (بدنه سياه) انقدر گرم شود كه نوري شبيه نور روز را توليد كند حرارتي برابر با 5400 كلوين ايجاد خواهد كرد.پس بر اساس نوري كه دستگاه در ان لحظه از خود ساطع ميكند ميگوييم اين نور شبيه نور روز است.طيف نور را ازمايش ميكنيم و در مييابيم كه طيف نور توليد شده باصطلاح گسترده و كاملا بهم متصل و تمام رنگها در ان حضور دارند . هنگامي كه صحبت از حرارت يا دماي رنگ ميكنيم رورتي ندارد كه منبع نوري ما (نور روز )حتما به همان مقدار كه دستگاه دما توليد ميكند ايجاد حرارت نمايد.
نور روز طول موج هاي موجود در طيف قابل رويت نور را تقريبا بطور يكسان ارائه مي دهد.
بعضي از منابع نوري فقط يك قسمت از طيف نور را توليد ميكنند.لامپهاي پر شده با گاز سديم كه در روشن كردن خيابانها بكار ميروند از اين طبقه هستند. در نور اين لامپها نور زرد نور مسلطي است و بنا براين به دليل توليد فقط يك قسمت از طيف نور قابل رويت منبع توليد ور خبي براي حتي عكاسان رنگي نيز به شمار نمي رود.لامپهاي فلور سنت نيز منبع خوبي براي مشاهده رنگها به شمار نمي روند.معمولا طول موجهاي قسمت بالاي طيف نور قابل رويت (قرمز) توليد نمي كنند.بيشتر نور (ابي +سبز) توليد ميكنند.
شكل هاي هندسي رابطه مستقيمي با رنگهاي متفاوت دارند.بدين ترتيب سه شكل اصلي :مربع دايره و مثلث با سه رنگ اصلي قرمز ابي زرد ارتباط دارند و بر اساس رابطه رنگ و فرم اين سه شكل با سه رنگ اصلي مفهوم و بيان يكديگر را تقويت مي كنند و ارزش يكديگر را چه از نظر حسي و چه از نظر ذهني گويا تر مي كند.
1.مربع:
شكل مربع مبين ماده وزن و حدود مشخصي است.مربع سمبل ماديت و داراي سنگيني و سختي است.خصوصيات مربع (سمبل ماديت بودن سنگيني سختي داشتن وزن و حدود مشخص و...) با رنگ قرمز موافق است و وزن و تاريكي قرمز با زيبايي و سختي مربع برابري ميكند.كليه شكل هايي كه داراي خطوط افقي و عمودي هستند مثل صليب مربع مستطيل و يا نظاير ان قابليت تسبيه به مربع را دارند.
مثلث
مثلث حالت جنگجويي حمله و تعرض را معني مي دهد و با رنگ زرد برابر است.به همين صورت به علت وجود انواع زرد ها ان ها نيز با انواع مثلث ها برا بري مي كند مثلا زرد طيف خور
شيد (كادميوم ميانه) با مثلث متساوي الاضلاع تطبيق دارد. زرد هاي سبز گونه با مثلث هاي تند و ايستاده برابرند . ايستايي خط عمود و شكل هاي عمودي با رنگ زرد تشديد مي شود.همچنان كه رنگ زرد –مثلث تندتر ازاد تر و هيجان اور تر است.شعله و شراره از دگر ديستي هاي مثلث زرد به وجود مي ايد.
دايره
در شكل دايره حركت پايدار و دوراني را در روي سطح مشاهده مي كنيم.با ديدن دايره به انسان داحساس ارامش دست مي دهد.دايره با توجه به حركت نرم و صافي كه دارد به عنوان سمبل روح و روان به كار ميرود.رنگي كه با دايره و خصوصيات ان برابري مي كند رنگ ابي شفاف است.رنگ ابي ايجاد ارامش مي كند و مانند دايره عمق و فضاي معنوي دارد.ابي رنگ افقهاي دور بيننده است و در عين حال خو گرا و گيرا است. شكل دايره با حالت دوراني كه دارد با چرخش خود بيننده را به درون و مركز مي كشاند و در رنگ ابي چنين خصوصيت جذابي ديده مي شود.
به طور خلاصه مي توان گفت:
مربع=سكون ارامش وزن و سنگيني=با رنگ قرمز
مثلث=انديشه فكر حركت فروزندگي=با رنگ زرد
دايره=روح و روان مبين ذات با حركت ابدي=با رنگ ابي
چيني هاي قديم برلي ساختن معابد خود اشياء مدور را به كار ميبرند در حالي كه كا خ هاي فاني و دنيوي سلاطين به شكل چهار گوش ساخته مي شد.سمبل ستاره شناسي خورشيد دايره اي با نقطه اي در مركز ان.با تمام شكل هايي كه دخصوصيت قوس دار و مدور داشته قرابت دارد.
مثل اشكال بيضوي موجي بشقابي يا سهمي و نظاير ان.
شكل دايره كه لا ينقطع در حال حركت است با ابي روشن و شفاف مطا بقت دارد.
مربع بيانگر ماده ساكن است مثلث درخشان نماينده تفكر است و دايره روحي است با حركت ابدي.اگر در پي شكل هايي براي رنگ هاي ثانويه باشيم ذوزنقه را با نارنجي سه گوش هاي گوي مانند را با سبز و بيضي را با بنفش منطبق خواهيم يافت.
تطابق و تناسب هر رنگ با شكل مربوط به خود مستلزم همانندي و توازن است.
اگر رنگ ها و شكل ها در بيان مفاهيم و حالات توافق داشته باشند تا ثيرات ا دو چندان خواهد گرفت در حالي كه اگر در تصويري روي شكل تكيه شود رنگ يابي ان از شكل تصوير ناشي مي شود.پيروان اكسپرسيونيسم و فوتوريسم از رنگ و شكل هر دو به عنوان وسيله اي براي بيان احساس و حالت استفاده مي كردند.از نظر طرفداران امپرسيونيسم رنگ پيش از شكل اهميت داشت هر ان چه كه درباره رنگ ذهني و تجريدي گفته شد درباره شكل نيز صادق است. همچنين مثلث ذوزنقه مربع مستطيل و ساير اشكال هندسي كه داراي گوشه مي باشند گوياي هندسه ي استاتيكي بوده و دايره بيضي و بيضوي نمودار هندسه ي ديناميكي مي باشند.
علاوه بر مطالب ياد شده در زير به ذكر توضيحاتي در خصوص ساير رنگ ها و اشكال به تفكيك رنگ نيز پرداخته مي شود:
نارنجي:
اين رنگ را مي توان با شكل هندسي لوزي متناسب و همگون و داراي همان اضلاع راست شكل قرمز مي باشد و طرح كلي ان نيز در اصل شبيه به همان به نظر مي رسد به جز اينكه اضلاع اين شكل چرخيده اند و در اين حركت به سوي بالا و پايين كشيدگي پيدا كرده اند . نارنجي شامل ويژگي هاي هر دو رنگ قبل و بعد از خود يعني قرمز و زرد است.اضلاع اين شكل مورب و در مقايسه با قرمز نمايانگر قابليت انعطاف بيشتري در حركت هستند و نيز خصوصيت طبيعي رنگ نارنجي را يعني تغيير از استحكام فيزيكي رنگ قرمز به ملايمت رنگ بعدي يعني زرد نشان مي دهد.
سبز:
اين رنگ را به شكل دايره نشان داده اند.شكلي كه نماينده ي خصوصياتي چون تعادل و هماهنگي و حمايت است.اين شكل مسطح و گرد و فاقد زاويه نوك تيز است و تمام خصيصه ها ي رنگ سبز را انعكاس مي دهد.دايره نمادي است از امنيت ازادي و عدم تحميل خود به سايرين .مهم نيست ان را به چه جهتي بچرخانيم چرا كه دستخوش هيچ تغييري نمي شود و همواره ثابت استوار و خنثي باقي خواهد ماند.
فيروزه اي:
اين رنگ را با شكل مثلث وارونه همسان دانسته اند و بر انرژي متمركز و جهت يافته از بالا به سوي پايين دلالت دارد. ضلع راست اين شكل وارونه و در بالا قرار دارد و خاكي از ان است كه استواري ان ريشه در قلمرو معنوي دارد در خالي كه جهت دو ضلع مورب رو به پايين است و در طلب يافتن استحكام از جانب انرژي مكمل خود يعني رنگ قرمز است با حركت از يك قلمرو به قلمرو ديگر امكان وقوع تغييراتي وجود دارد كه از جمله ويژگي هاي اساسي رنگ فيروزه اي به شمار مي روند.
بنفش تيره:
اين رنگ را با شكل پنج ضلعي وارونه اي همتراز دانسته اند .در اين شكل تنها يكي از اضلاع ان در قسمت بالا د ر راستاي افق قرار گرفته و بيانگر وجود ثبات و استحكام در قلمرو هاي معنوي و مادي است.دو ضلع ديگري كه به سمت پايين تشكيل راس داده اند نشان دهنده ي حركت به سوي ابعاد مادي اشتياق كلي براي رسيدن به ثبات و استحكام بيشتر يعني زميني بودن است.از اتصال دو ضلع با اين اضلاع در دو سوي شكل دو راس به وجود امده است. پنج ضلعي وارونه مانند رنگ بنفش تيره شديدا تمايل دارد تا با بهره گرفتن از خصوصيات ذاتي خود ميان درك معنوي و وضعيتي زميني و مادي تر اتحاد و پيوستگي ايجاد نمايد و بدين وسيله كاربردي تر شود.
سرخابي:
اين رنگ را مي توان با شكل پنج ضلعي ايستاده همگون و متناسب دانست اين شكل وارونه ي همان شكلي است كه براي بنفش تيره انتخاب كرده ايم .بخش بالايي ان را راس تشكيل داده كه منعكس كننده ي اشتياقي فراوان براي ارتباط بيشتر با ابعاد معنوي جهان با هستي است .ضلع قاعده در اين شكل هندسي نيز توانايي را در برخورداري همزمان ازثبات و استحكام را نشان مي دهد . راس و قاعده را در دو ضلع از هر دو طرف به يكديگر متصل كرده اند. اين دو ضلع خطوط موربي اند كه از قاعده به سمت بالا امتداد يافته اند و نمايانگر وجود ظرفيت لازم براي رشد و شكوفايي هستند. در حقيقت ويژگي هاي اين رنگ از سويي متمايل به بعد معنوي و از سوي ديگر به شكلي كاربردي مادي هستند. اين خصوصيات با سرخابي به عنوان رنگي كه به گونه اي غالب گرم است و تمايلي قوي به رنگ قرمز دارد كاملا مناسب است .در مجموع اين شكل نمادي است از كمال و وحدت و هماهنگي جهاني.
و......