تاریخچه بنا پارتنون
زمان ساخت بنا پارتنون
معمار یا سازندگان بناپارتنون
پلان و نما
برش
حکومت وقت در زمان ساخت بنا پارتنون
کارکرد یا عملکرد بنا پارتنون
موقعیت ( تمدن، کشور، شهر ) پارتنون
سلسله مراتب تقرن به بنا پارتنون
بستر اندیشه پارتنون
خدایان موجود در این تمدن پارتنون
بستر فرهنگی حاکم ( مردم شناسی زمان )
چگونگی اعتقاد به جهان بعد از مرگپارتنون
معرفی معماریپارتنون
تناسبات بنا
دیوارپارتنون
ستونپارتنون
پلکان پارتنون
رواق پارتنون
قصوره و محرابپارتنون
نقطه تقرب یا عطف فضاپارتنون
نقوش مورد استفاده در بناپارتنون
مجسمه ها پارتنون
مسیر تغییر و تحولات بنای موجود در بستر زمان
مطالب رایگان مفید در این زمینه
"آتن"
آتن پایتخت اساطیری یونان و مهد تمدن غرب شهری است ۳۰۰۰ساله که نام خود را از کلمه یونانی "آتنا" به معنای الهه عقل وخرد برگرفته است. میدان "سینتاگما ( Syntagma Square )"میدان مرکزی شهر آتن است که در نزدیکی ساختمان پارلمان و یکی از معروفترین هتلهای شهر واقع شده است. آتن با جمعيتي حدود سه ميليون و 120 هزار نفر، پايتخت يونان و در نزديكي خليج سالونيك از شهرهاي مهم و تاريخي جهان است. اين
شهر زادگاه سقراط، افلاطون، ارسطو، دموستون و ديگر فلاسفه يوناني ميباشد. به طور كلي كشور يونان به كشور هزار جزيره معروف است كه هر يك از مناطق آن داراي ويژگيهاي منحصر به فردي از نظر آب و هوا، زيبايي و طبيعت است لذا سالانه بيش از ۱۲ ميليون
توريست از اين كشور به ويژه مركز آن آتن بازديد ميكنند كه بيش از ۹ ميليارد دلار براي اين كشور درآمد دارد. آثار بينظير تاريخي اين شهر از جمله
آكروپليس
هر ساله هزاران جهانگرد را به سوي خود جذب ميكند.
آكروپوليس (Acropolis؛ به یونانی قدیم: بلندشهر یا دژشهر). در شمال شرقی پارتنون در شهر آتن در مرتفع ترين نقطه دشت و ۱۵۰ متر بالاتر از سطح دریا قرار دارد. مجموعه تاريخى آكروپولیس براى مردم يونان يك نماد ملى است بر همین اساس هر شهر یونان باستان داراى آكروپوليس معادل دژ يا قلعه مستحكم بوده است. اين مجموعه با دقت و ظرافت بسيار دقيق هندسى و رياضى ساخته شده است و یکی از مهمترین آثار تاریخی دنیا
بشمار می رود. این بنا درجریان جنگ خشایارشاه با سپاه یونانی ها در سالهای دور ویران شد و اکنون ویرانه هایی از آن باقی مانده است. برای رفتن به آکروپلیس باید مسیری را با اتوبوس یا تاکسی تا ورودی محل طی کنید و سپس پس از بالا رفتن از تعدادی پله از قسمت جنوبی بنا سردر می آورید. از اینجا تمامی آتن زیر پایتان است. واقعا چشم انداز منحصر بفردی دارد که عکسهای یادگاری تان را دو صد چندان زیباتر می سازد.
جنس سنگها مرمر سفید هستند که بطور مرتب توسط ماموران ویژه سایت مرمت و شستشو می شوند. در زمان بازدیدم از آکروپلیس حتی داربست هایی نیز دور بنا قرار داده شده بودند تا عملیات نگهداری بنا را انجام دهند .
آمفی تئاتر تاریخی یونانی های قدیم نیز در مجاورت آکروپولیس قرار دارد که کنسرت موسیقی نخبگان دنیا به رهبری یانی را که در این مکان برگزار شده بود را همه به یاد دارند. این آمفی تئاتر درست در قسمت پایینی پارتنون قرار دارد.
درقسمت پایین میدان سینتاگما، محله بسیار قدیمی و مشهوری به نام "پلاکا" وجود دارد که بازار شلوغ و سنتی مغازه داران و دستفروشان یونانی است.در پلاکا رستورانهای سنتی و حتی مدرن مک دونالد غذاهای متنوع یونانی ،غربی و حتی ایرانی را سرو می کنند. در
نزدیکی پلاکا در خیابان"موناستریاکی(Monastiraki) "اکثر برندهای معروف دنیا نیز در فروشگاههای شیک و مدرن ارائه می شود. محله پلاکا درست در قسمت تحتانی مجموعه تاریخی آکروپولیس قرار دارد. در پلاکا می توانید خریدهای معمول یا سوغاتی های مورد نیاز خود را با قیمتی مناسب خریداری کنید.
فرهنگ یونان
كشور يونان در سرزمينهاي اروپايي واقع است اما از نظر فرهنگي جزو كشورهاي شرقي محسوب ميشود. اين كشور مردماني مهربان و باعاطفه و به دور از خودپرستيها و جاهطلبيهاي ديگر كشورهاي اروپايي دارد. آنان بسيار خونگرم و مهماننواز و عاشقپيشه هستند، به وطن خود افتخار ميكنند و به دين و مذهب پايبند ميباشند. مردم يونان به كارهاي سنتي هنوز ارزش و بها ميدهند. در بازارهاي قديمي، به وفور ميتوان
شاهد مرداني بود كه به شيوه سنتي مشغول كار هستند.مردم اين كشور به خانواده اهميت زيادي ميدهند و معتقدند خوشي و تفريح بدون خانواده معنايي ندارد.حدود ۹۴ درصد مردم، پيرو كليساي ارتدوكس هستند.مردم يونان عقايدي مذهبي دارند و نسبت به مردم ساير كشورهاي اروپايي، پايبندي بيشتري به مذهب دارند.
موسیقی یونانی
سازهاي ايراني همچون دف، تنبك، كمانچه، سنتور، عود، شيپور، ني و سرنا در موسيقي
سنتي يونان كاربردهاي زيادي دارد. به همین خاطر است که ايرانيها و يونانيها از
شنيدن موسيقي يكديگر لذت ميبرند. رسانهها نيز از مراكز پرنفوذ اين كشور محسوب
ميشوند. زبان اكثريت مردم يونان محلي است اما در مدارس و دانشگاههاي اين كشور،
زبان انگليسي به عنوان زبان دوم تدريس ميشود لذا دو روزنامه و يك هفتهنامه به
نامهاي كاني مريني و آتن نيوز به زبان انگليسي منتشر ميشود.
زندگي شرقي یونانی ها
مردم يونان بيشتر به روش شرقي زندگي ميكنند. خلق و خوي آنها مانند مردمان ديگر
كشورهاي اروپايي خشك نيست، دايما ميخندند و به طور كلي زندگي را آسان ميگيرند. به
مسافرت و معاشرت با يكديگر بسيار توجه ميكنند. در خيابانهاي آتن، رستورانهاي
خياباني زيادي به چشم ميخورد كه ميز و صندليهاي اين رستورانها در پيادهروها
ميباشد. از طرفي يونانيها سعي ميكنند كارهايشان را بيشتر به سبك گروهي انجام
دهند تا فردي چون همان طوركه گفته شد از معاشرت، بسيار لذت ميبرند. از لحاظ تيپ و
قيافه، بيشتر شبيه آسياييها هستند تا اروپاييها... اين را از روي رنگ چشم، مو و
پوست صورتشان به راحتي ميتوان متوجه شد.
در تعطيلات شنبه و يكشنبه، دولت در پاركهاي بزرگ شهرهاي يونان به ويژه آتن، ميز و
صندليهاي زيادي ميچيند و امكانات رفاهي را براي مردم شهر فراهم ميكند. از اين رو
در تعطيلات آخر هفته، اين پاركها مملو از جمعيت است و همين امر باعث ميشود كه
افراد هر محله به يكديگر نزديكتر شوند و بيشتر با يكديگر انس بگيرند
پارتنون
از بناهايي که در آکروپوليس ساخته شد، پارتنون (معبد مقدس آتنا پارتنوس) نخستين و بزرگترين بنا بود. معماران آن ايکتينوس و کاليکراتس بودند وپيکره هاي تزييني آن به سرپرستي فيدياس دوست پريکلس و يکي از بزرگترين پيکرتراشانجهان ساخته و نصب شدند. پارتنون از لحاظ نقشه ساختماني يک معبددورستوني است و عرض آن اندکي از يک دوم طولش بيشتر است.
مقصوره ي پارتنون به دو بخش تقسيم شده است: در بخش بزرگترتنديس آتنا پارتنوس از عاج و طلا، به بلندي تقريباً دوازده متر و کار فيدياسپيکرتراش قرار گرفته بود: بخش کوچکتر به عنوان گنج خانه اتحاديه دلوس طراحي شدهبود، ولي بخش عمده پولي که اعضاي اژه اي اين اتحاديه به گنج خانه سرازير مي کردندصرف اجراي پروژه هاي ساختماني جاه طلبانه پريکلس مي شد. درون دو اتاق، به طرقمتفاوت آراسته شده بود. خود مقصوره دو رديف ستون کوچک براي نگه داشتن سقف دارد، هدفاز ساختن اين دو رديف، با آنکه مدتها مورد بحث قرار داشته، به گفته بعضيها ايجادبالاخانه يا رواقي بوده است تا بازديد کنندگان از آنجا بتوانند تنديس آتنا را ه پياش هنوز بر هم جا مانده است ببينند. اين گنج خانه چهار ستون تکي به شيوه يونيک داشت – يکي از چندين ويژگي يونيک در ساختماني که بدون آنها دوريک مي شد، ويژگي بعديکتيبه پيوسته تنديس است که دورادور ديوار بيروني و مقصوره مي چرخد. پارتنون، صرفنظراز اين اجزاي يونيک، عصاره اي از معبد کلاسيک دوريک است و اوج پالايش اين شيوه به شمار مي رود
ايكتينوس و كاليكراتس، ارتنونٍ، آكروپوليس، آتن)448 – 432 ق م.نماي غربي). بناي امروزي پارتنون، يک رستوران است. پارتنون در جريان تاريخ طولانيشدستخوش تحولات بسيار شده است. زماني يک معبد يوناني بود، زماني يک کليساي مسيحي وزماني ديگر يک مسجد عثماني شد. مقصوره ي پارتنون در سال 1687 انبار مهمات تُرکهايعثماني در جنگ با ونيزيها شده بود. يکي از گلوله هاي ونيزيها به هدف خورد و درنتيجه، مرکز ساختمان را منفجر کرد. در طي يکصد سال گذشته، ستون بنديهاي پارتنون رابه حالت نخست بازگردانده اند ولي مرکز آن همچنان به صورت يک ويرانه برجا مانده است.
راز ساخت پارتنون
پارتنون با وجود خرابي و وضع ناگوارش، احتمالاً بيش از هرساختماني در جهان مورد مطالعه و اندازه گيري دقيق قرار گرفته است. نتيجه اين مطالعهکنجکاوانه کشف اين حقيقت بود که سازندگان پارتنون مي خواسته اند در همه جزيياتکارشان به زيباي بي مانندي دست پيدا کنند؛ «ظريفکاريهاي» اين ساختمان، به صورتموضوعي درجه دوم در تاريخ معماري يونان درآمده است. اگر چيزي وجود داشته باشد کهبخواهيم از شيوه جدي دوريک انتظار داشته باشد اين است که خطوطش بايد به طرزي خشک وهماهنگ مستقيم و شاقول باشند؛ با اين حال در بناي پارتنون، تعداد خطوط مستقيم بسيارکم است؛ مثلاً سکوي پله دار آن از چنان تحدب ظريفي برخوردار است که انحنايش تقريباًاحساس نمي شود، فقط در صورتي که بيننده در يک انتهاي سکو بايستد و از آنجا مستقيماًبه انتهاي ديگر نگاه کند، انحناي آن را که در سراسر اسپر تکرار شده است خواهد ديد. ستونها شيب ملايمي به درون دارند و فاصله هاي ميانشان يکنواخت نيست، بلکه در چهارنبش معبد به يکديگر نزديکتر مي شوند. گذشته از اين قطر تمام ستونها ثابت نيست و دردو سوي نبشها قدري بر قطر آنها افزوده مي شود. تحدب خوش تناسب ستونها، که گونه ايشناوري و نرمش کشيده چون عضلات آدمي به نيمرخ آنها مي بخشد، از همان ظرافتيبرخوردار است که در انحناي خفيف سکوي پله دار و اسپر ديديم.
اين انحراف ازمعيار مکانيکي، شاقول و لبه راست، بي هيچ ترديدي، عمداً صورت گرفته است. نمونه هايياز آن در معابد ديگر نيز يافت شده است؛ ولي تفسيرهايي که از اين ظريفکاريها به عملآمده، با يکديگر «نمي خوانند». برخي گمان مي کنند که انحرافهاي مزبور جنبه اي صرفاًکارکردي داشته اند و مثلاً انحناي خفيف سکوي پله دار باعث تسهيل زهکشي مي شده ياشايد نوعي پيش بيني براي نشست بخش مياني ساختمان بوده است. برخي ديگر معتقدند کههدف از اين انحرافات از اصول دقيق فني، اصلاح خطاي ديد آدمي بوده است – يعني خطايديد ممکن است ستونهاي داراي نيمرخ دقيقاً عمود را متمايل و ناتوان به نظر برساند.مطابق نظر ديگري، ذوق يوناني اين ظريفکاريها را براي تکميل زيبايي ساختمان ويکپارچه نماياندن آن با محيطش لازم تشخيص مي داده است؛ مثلاً حد انحناي رو به پايينسکوي پله دار، زمين است و باعث مي شود که قاعده نماي ساختمان از لحاظ بصري محکم ونيرومند به نظر برسد. حدس منطقي مي تواند چنين باشد که هدف از ساختمان پارتنونآفريدن بنايي در وراي منطق مهندسي بوده است.
يعني ميبايست همچون پيکره اي عظيم پنداشته و ارزيابي مي شد که از نرمش، جهش و سرزندگيپيکره آدمي در قالب يک تنديس برخوردار است. بدين ترتيب، جزييات را طوري طراحي ميکردند که با تناسبي ملايم در کنار يکديگر و به طرزي زنده نما در قالب کل ساختمانبگنجند، که اين البته به معني غلبه خط منحني بر خط مستقيم است. اين مخصوصاً ازتحدبهاي خوش تناسب ستونهاي پارتنون پيداست و نشان مي دهد که ستونهاي مزبور بابزرگتر شدن خطوط کناري فشرده شان در برابر بار سنگين از خود واکنش نشان مي دهند وکارکردشان را نه به طور مکانيکي بلکه به طور ارگانيک بيان مي کنند.
بخشهايي ازساختمان رنگ آميزي شده بودند. اين رنگ آميزي، زمينه اي پديد مي آورد که پيکره آتنادر آن روشنتر ديده مي شود و احتمالاً داراي اهميت بيشتري به نظر مي رسيد، حدودبالايي ساختمان را در زمينه آسمان درخشان آتن مشخص مي ساخت به طوري که نسبتهاي اصليمعبد به طرزي شکننده نشان داده مي شدند و کسي نمي توانست آنها را به غلط تفسير کند. رنگ در عين حال باعث متمايز ساختن و مجزا نماياندن بخشهاي مرئي ساختمان از يکديگرمي شد.
گوشه جنوب شرقي پارنتون
اصرار بر وضوح در استدلال،که به اختراع منطق توسط يونانيان انجاميد، در «استدلالهاي» طرحهاي معماري ايشان نيزبا همان قدرت وارد عمل مي شود. متأسفانه آن پيروزي اوليه انديشه يوناني يعني قياسصوري را با سه حکمش که به نتايج درست منطقي مي انجامند، نمي توان مو به مو بر شيوهدوريک منطبق ساخت. همچنانکه بررسي يکي از گوشه هاي پارتنون نشان ميدهد، معماري يوناني به اندازه منطق يوناني، «منطقي» يا خردگرايانه نبود. کتيبيهدوريک بر طبق سه قاعده انعطاف ناپذير، سازمان داده مي شد: (1) دقيقاً در بالاي نقطهمرکزي هر ستون بايد چند سه ترکي وجود داشته باشند؛ (2) در بالاي بخش يا نقطه مرکزيفاصله ميان ستونها بايد يک سه ترکي وجود داشته باشد؛ (3) سه ترکي هاي واقع در گوشههاي کتيبيه بايد چنان به يکديگر برسند که فضايي خالي باقي نماند. ولي «استدلال» معماري، درست از آب در نمي آيد. قياس صوري منطقي ناقص است؛ زيرا قاعده سوم يعني «نتيجه» را نمي توان با قاعده نخست هماهنگ کرد: اگر قرار باشد سه ترکي هاي گوشه هابه يکديگر برسند، نمي توان آنها را درست بر بالاي نقطه مرکزي ستون نبشي قرار داد. اين اشکال، با آنکه چاره اي ندارد، ممکن است به نظر ما، حتي در ساختماني که هدفشرسيدن به کمال در تمام جزييات بود، عيبي کوچک باشد.
يونانيها مي خواستند مطمئنباشند و در منطقه، روشي براي منطبق ساختن چندين عبارت بر يک قاعده ابداع کردند تاآنها را معتبر گردانند؛ ولي در معماري دوريک، چيزي برجا مانده بود، يعني چيزي وجودداشت که در جايي نمي گنجيد. اين احتمالاً در نظر يونانيان مانند اعداد سنجش ناپذيريا «اصم» (مانند جذر عدد 2)، چيزي مزاحم بود زيرا هيچ حد يا تعريفي ندارد. (مطابقيک افسانه منحصر به فرد و مهم يوناني، انساني که نخستين بار به رمز اعداد اصم پيبُرد در يک حادثه کشتي شکستگي به هلاکت رسيد «زيرا چيزي که قابل بيان نباشد و بيشکل باشد بايد تا ابد از نظرها پنهان بماند»!) درست مانند رياضي دانان و منطق دانانو به شيوه اي که ايشان با تناقضي گيج کننده در نتيجه گيريهايشان رو به رو مي شدند،معماران و هنرمنداني نيز که هدفشان دست يافتن به کمال بود احتمالاً اين مسأله سهترکي هاي گوشه اي را مايه مزاحمت و حواس پرتي مي دانسته اند. در عمل، اين اشکال،احتمال دارد که به زوال شيوه دوريک - که در سده چهارم پيش از ميلاد آغاز شد - و بهپيدايش شيوه هاي يونيک و کورنتي که با کتيبه هاي پيوسته شان اين اشکال را از ميانبرده اند، کمک کرده
.