بخشی از مطلب
ساختمان بتني ساختماني است که براي اسکلت اصلي آن از بتن آرمه (سيمان، شن، ما سه و فولاد به صورت ساده يا آجدار) استفاده شده باشد. در ساختمانهاي بتني سقفها بوسيله تاوه (دالهاي بتني) پوشيده ميشود. و يا از سقفهاي تيرچه و بلوک و يا ساير سقفهاي پيش ساخته استفاده ميگردد. و براي ديوارهاي جداکننده (پارتيشن) ممکن است ازانواع آجر مانند سفال تيغهاي، آجر ماشيني سوراخ دار آجر معمولي کوره و يا تيغه گچي و يا چوب استفاده شود ممکن است از ديوارهاي بتن آرمه نيز استفاده شود. به هر حال اولين نوع ساختمان شاه تيرها و ستونها از بتن آرمه ساخته ميشود.
مراحل مختلف ساخت يک ساختمان
بازديد زمين و ريشه کني
قبل از شروع هر نوع عمليات ساختماني بايد محل ساختمان بازديد شده و وضعيت و فاصله آن نسبت به خيابانها و جادههاي اطراف مورد بازديد قرار بگيرد و همچنين پستي و بلندي و ساير عوارض زميني ميبايستي بوسيله مهندسين نقشه بردار تعيين گردد و همچنين بايد محل چاههاي فاضلاب و چاههاي آبهاي قديمي و مسير قنات قديمي که ممکن است در هر زميني موجود باشد تعيين شده و محل آن نسبت به پي سازي مشخص گردد. و در صورت لزوم ميبايد اين چاهها با بتن و يا شفته پر شود و محل احداث ساختمان نسبت به مين تعيين شود و نسبت به ريشه کني (کندن ريشههاي نباتي که ممکن است در زمين روئيده باشد) آن محل اقدام شود و خاکهاي اضافي به بيرون حمل گردد و بالاخره بايد شکل هندسي زمين و زواياي آن کاملاً معلوم شده و با نقشه ساختمان مطابقت داده شود.
پياده کردن نقشه
پس از بازديد محل و ريشه کني اولين اقدام در ساختن يک ساختمان پياده کردن نقشه مي باشد منظور از پياده کردن نقشه يعني انتقال نقشه از روي کاغذ بر روي زمين با ابعاد اصلي به طوري که محل دقيق پي ها وستونها وديوارها و زيرزمينها و عرض پيها روي زمين به خوبي مشخص باشد و همزمان با ريشه کني و بازديد محل بايد قسمتهاي مختلف نقشه ساختمان مخصوصاً نقشه پي کني کاملا ًمورد مطالعه قرار گرفته به طوري که در هيچ قسمت نقطه ابهامي باقي نماند و بعداً اقدام به پياده کردن نقشه از دوبينهاي نقشه برداري که شامل تئودوليت و نيوو مي باشد استفاده ميگردد.
رپر ( پنچ مارک )
با توجه به اين که هر نقطه از ساختمان نسبت به سطح زمين داراي ارتفاع معيني است که بايد در طول مدت اجرا در هر زمان قابل کنترل باشد براي جلوگيري از اشتباه قطعه بتني به ابعاد دلخواه در نقطهاي دورتر از محل ساختمان ميسازند به طوريکه در موقع گودبرداري و يا پي کني به آن آسيب نرسد و در طول ساختمان ارتفاعهاي ساختمان منجمله ارتفاع فنداسيون را با آن ميسنجند که به اين نقطه بتني رپر ميگويند.
حال در حين ساختن ساختمان ممکن است رپر در جايي خيلي دورتر از محيط کارگاه باشد در اين صورت بايستي بوسيله دوربين تئودوليت اين نقطه را به داخل کارگاه انتقال داد و تمام ارتفاعات منجمله ارتفاع ميخهايي که در ابتدا براي مرکز فنداسيون کوبيده ميشود استفاده ميگردد بدين صورت که دوربين تئودوليت را روي طول کمتر فنداسيونها که پشت سرهم و در يک رديف قرار دارد. رديف قرار دادي از روي اين طول کوچکتر صفر دوربين را باز ميکنند وسپس دوربين را به اندازه 100 گواه که همان 90 درجه است باز ميکنند و سپس ارتفاع ميخ را توسط دوربين نيوو با توجه به ارتفاع نقطه پنچ مارک نقشه تنظيم ميکنند. نحوه تراز کردن دوربين نيوو (ترازياب) بدين ترتيب است که ابتدا پايهها را شل کرده و تا بالاي چانه بوسيله کف دست بالا ميآوريم و بوسيله سرپيچ که در اطراف دوربين قرار دارد دوربين را تراز ميکنيم به طوري که حباب دقيقاً در وسط دايره قرار بگيرد.
نحوه تراز کردن دوربين تئودوليت بدين ترتيب است که ابتدا پايهها را شل کرده (بوسيله پيچهايي که روي پايه است) و سپس بوسيله کف دست دوربين را تا زير چانه ميآوريم و سپس پيچها را سفت ميکنيم و پايهها را بوسيله پا باز کرده به طوري که سه زاويه مساوي با يکديگر بسازند براي استقرار کامل بوسيله پا فشاري روي پدال ميآوريم تا خوب در زمين فرو رود و تکان نخورد. و سپس پيچهاي پايه را يکي يکي شل کرده و بالا و پايين کردن پايهها تراز دايرهاي را روي دستگاه را ميزان ميکنيم ناگفته نماند که قبل از ميزان کردن تراز دايرهاي دوربين را از جعبه به ارامي در آورده روي سه پايه بوسيله پيچي که در زير سه پايه قرار دارد محکم ميبنديم.
پس از اين مرحله نوبت به ميزان کردن تراز لوبيايي ميرسد بدين ترتيب که ابتدا دو پيچ که از يکديگر فاصله بيشتري دارند تراز لوبيايي را ميزان ميکنيم و سپس دوربين را به اندازه 90 درجه ميچرخانيم و بعد تراز لوبيايي را دوباره بوسيله يک پيچ باقي مانده ميزان ميکنيم حال دوربين آماده ترازيابي وزاويه خاني ميباشد. نحوه خواندن زاويه بدين ترتيب است که بوسيله چشمي که زاويه خواني صورت ميگيرد بدين صورت که کليدي که پشت دستگاه وجود دارد زاويه را به آن نقطهاي که نشانه روي کردهايم ميبنديم يعني صفري را که قبلاً بسته بوديم باز ميکنيم وسپس دوربين را ميچرخانيم به نقطه دلخواه و به اين ترتيب زاويه بين نقطه مورد نظر با نقطه دلخواه به دست ميآيد.
گودبرداري
گودبرداري بعد از پياده کردن نقشه و کنترل آن در صورت آن در صورت لزوم اقدام به گودبرداري مينمايند. گودبرداري براي آن قسمت از ساختمان انجام ميشود مانند موتورخانهها وانبارها و پارکينگها و غيره. همچنين گودبرداري براي رسيدن به خاکي که مقاومت لازم براي تحمل بار ساختمان داشته باشد نيز انجام ميشود. ظاهراً حداکثر عمق مورد نياز براي گودبرداري تا روي پي ميباشد بعلاوه چند سانتي متر بيشتر براي فرش کف و عبور لولهها (در حدود 20 سانتيمتر که 6 سانتيمتر براي فرش کف و 14 سانتيمتر براي عبور لوله ميباشد). ولي گاهي اوقات گودبرداري را تا زير پي ادامه ميدهند در اين صورت قالبندي وشناژبندي و آرموتور بندي راحتتر امکان پذير ميشود. و ثانياً پيهاي ما تميزتر و درستر خواهد بود و در ثاني ميتوانيم خاک حاصل از چاه کني و همچنين تفالههاي ساختمان را در فضاي ايجاد شده بين پيها بريزيم که اين مطلب از لحاظ اقتصادي مقرون به صرفه ميباشد. زيرا معمولاً در موقع گودبرداري کار با ماشين صورت ميگيرد و درصورتيکه براي خارج نمودن تفالهها و خاک حاصل از چاه فاضلاب از محيط کارگاه ميبايد از وسايل دستي استفاده نماييم که اين امر مستلزم هزينه بيشتري نسبت به کار ماشين ميباشد. البته در مورد پيهاي نواري اين کار عملي نيست زيرا معمولاً پيسازي در پيهاي نواري با شفته آهک ميباشد که بدون قالببندي بوده و شفته آهک در محل پيهاي حفر شده ريخته شده ميشود در اين صورت ناچار هستيم در ساختمانهايي که با پي نواري ساخته ميشود اگر گودبرداري نياز داشتيم گودبرداري را تا روي پي ادامه ميدهيم چنانچه در گودبرداري در زمينهايي که آبهاي تحت العرض در سطح بالا قرار دارد در محل گودبرداري آب جمع شود بهتر است که حوضچه کوچکي در وسط گودحفر نموده و آبهاي جمع شده را با توجه به سرعت جمع شدن به وسيله سطل يا پمپ به خارج منتقل کنيم.
پي کني
با توجه به اين که کليه بار ساختمان به وسيله ديوارها يا ستونها به زمين منتقل ميشود در نتيجه ساختمان بايد روي زمين قابل اعتماد بوده و قابليت تحمل بار ساختمان را داشته باشد بنا گردد. براي دسترسي به چنين زميني ناچار به ايجاد پي براي ساختمان ميباشيم. همچنين براي محافظت پايه ساختمان و جلوگيري از تاثير عوامل جوي نيز بايد حداقل پي هايي که به عمق50 تا 40 سانتيمتر حفر کنيم.
ابعاد پي عرض و طول و عمق پيها کاملاً بستگي به وزن ساختمان و قدرت تحمل خاک محل ساختمان دارد. در ساختمانهاي بزرگ قبل از شروع کار بوسيله آزمايشات مکانيک خاک (که به دو طريقه بارگذاري و وزن مخصوص انجام ميشوند) قدرت مجاز تحملي زمين را تعيين نموده و از روي آن مهندس محاسب ابعاد پي را تعيين مينمايند.
انواع پيها:
1. پي نقطهاي
2. پيهاي نواري
3. پيهاي عمومي
4. شمعکوبي يا پيهاي عميق
پيهاي نقطهاي براي ساختمانهايي که بار آن بطور متمرکز (نقطهاي) به زمين منتقل ميشود ساخته ميگردد مانند : ساختمانهاي فلزي و يا ساختمانهاي بتني.
پيسازي – بتن مگر
لايههاي پي سازي در پيهاي نواري به ترتيب از پايين عبارتند از: شفته ريزي- کرسي چيني – شناژ- ملات ماسه سيمان براي زير ايزولاسيون رطوبتي – قيرگوني براي ايزولاسيون رطوبتي- ملات ماسه سيمان براي پوشش روي قيرگوني ديوار چيني اصلي. به پي هاي عمومي راديه ژنرال هم ميگويند و از بتن مسلح ساخته ميشود و داراي محاسبات فني مفصل ودقت اجراي فوق العاده ميباشند براي ساختمانهايي که داراي وزن فوق العاده ميباشد و يا ساختمانهايي در زمينهاي سست ساخته ميشود اين گونه پيها ايجاد ميگردند. همچنين در زمينهايي که خيلي سست بوده و به هيچ وجه قدرت تحمل بار ساختمان را نداشته مانند خاکهاي دستي يازمينهاي ماسهاي و يا درمحلهايي که زمين بکر در عمقهاي زياد قرار داشته باشند از شمع کوبي استفاده ميشود. که خود شمع کوبي انواع مختلفي دارد مانند شمعهاي چوبي و آهکي و فلزي در جا يا فلزي که پس از بتن ريزي قالب شمع را در ميآورند. عمق پيهاي نواري و نقطهاي در حدود 40 الي 50 سانتيمتر و عمق پيهاي عمومي 80 الي 100 سانتيمتر ميباشد.
پيسازي
پس از گودبرداري و رسيدن به خاک مناسب که داراي مقاومت کافي باشد براي پي سازي در ابتدا بتن مگر فونداسيون ميريزند. که اين بتن مگر لاغر هم ميگويند مقدار سيمان در بتن مگر در حدود 100 الي 150 کيلوگرم در متر مکعب ميباشد. در پيهاي نقطهاي بتن مگر به دو دليل مورد استفاده قرار ميگيرد.
1. براي جلوگيري از تماس مستقيم بتن اصلي پي با خاک
2. براي رگلاژ کف پي و ايجاد سطح صاف براي ادامه پي سازي
ضخامت بتن مگر در حدود 10 سانتيمتر ميباشد و معمولاً قالب بندي (چوبي يا آجري) از روي بتن مگر شروع ميشود.
قالب بندي شناژ و فنداسيون
در کارگاههاي ساختماني بتني سه کارگاه وجود دارد که هم زمان به کار خود ادامه ميدهند. اين سه کارگاه عبارتند از : کارگاههاي بتن سازي- آرماتور بندي و قالب بندي. از آنجا که بتن قبل از سخت شدن روان ميباشد لذا براي شکل دادن به آن احتياج به قالب داريم.
در حال حاضر در بيشتر ساختمانها از قالبهاي آجري استفاده ميشود چون مقرون به صرفهتر از قالبهاي چوبي است از قالبهاي فلزي در کارهاي سري سازي استفاده ميشود. قالب بندي آجري بدين طريق است که پس از بتن مگر اندازه پيهاي اصلي را با آجر چيده و بعد شناژها را به آن نيز متصل مينمايند.
ضخامت اين آجر چيني ميتواند 10 سانتي متر هم باشد بهتر است براي اين آجر چيني از ملات گل استفاده نمود زيرا در اين صورت بعد از سخت شدن بتن ميتوان آجرها را برداشته و مجدداً مورد استفاده قرار داد. ولي در اين طريق (ديوار 10 سانتي متري و ملات گل) ممکن است در موقع بتن ريزي ديوارهاي قالب تحمل وزن بتن را ننموده و از همديگر متلاشي شود. که در اين صورت ميبايد قبل از بتن ريزي پشت کليه قالبها با خاک يا آجر و يا مصالح ديگر بسته شود بطوريکه بخوبي بتواند تحمل وزن بتن را بنمايد.
مشکل اساسي در اين نوع قالب بندي آن است که آجر آب بتن مجاور خود را مکيده و آنرا خشک ميکند و فعل و انفعالات شيميايي را در آن متوقف ميکند و در نتيجه حد اقل به ضخامت 5 سانتي متر بتون مجاور خود را فاسد ميکند. براي جلوگيري از اين کار بهتر است که رويه آجر را با يک ورقه نايلون پوشيده شود تا آجر با بتون آجرها به راحتي از قالب جدا شده و ميتواند در محلهاي ديگر مورد استفاده قرار گيرد به هيچ وجه نبايد تصور نمود که قبل از بتن ريزي ميتوان ديوارهاي قالب آجري با پاشيدن آب سيراب نموده بطوريکه آجرها آب بتن را نمکد زيرا اولاً با پاشيدن آب آجر کاملاً سيراب نميشود و در ثاني مقدار زيادي آب در قالب جمع ميشود که خارج کردن آن از قالب بسيار مشکل و حتي غيرممکن ميباشد و اين آب داخل پي جاي بتن را گرفته و موجب پوکي قطعه ميشود. در ساختمانهاي مهم قالب پيها را با چوبهاي روسي ميسازند.
بدين طريق که ارتفاع پيها را که روي نقشه مشخص ميباشد تعيين نموده و با کنار هم گذاشتن تختهها به همان اندازه و اتصال آنها به يکديگر بوسيله چوبها چهار تراش قالب پي و يا هر قسمت ديگر را ميسازند بايد توجه داشت که تختهها بايد آنچنان به يکديگر متصل باشند که به خوبي بتواند وزن بتن و ضربهها و ارتعاشات بوجود آمده از ويبراتور را تحمل نمايد مخصوصاً در مورد شناژها بايد تخته را از بالا به وسيله قطعات چوب چهار تراش به يکديگر متصل نمود به طوري که درزبندي شود که شيره بتن از آن خارج نشود. گاهي مواقع نيز از قالبهاي فلزي استفاده ميشود که قالبهاي فلزي به مراتب گرانتر تمام ميشود.
آرماتور بندي شناژ و فنداسيون
آرماتور بندي از حساسترين و با دقتترين قسمتهاي ساختمانهاي بتني ميباشد زيرا همان طوريکه قبلاً گفته شد کليه نيروهاي کششي در ساختمان بوسيله ميلگردها متحمل ميشوند بدين لحاظ در اجرا آرماتور بندي ساختمانهاي بتني بايد نهايت دقت به عمل آيد براي تعيين قطر و تعداد ميلگردهاي هر قطعه بتني دو منبع تعيين کننده وجود دارد اول محاسبه دوم آئين نامه در مورد اول مهندس محاسب با توجه به مشخصات قطعه بتني قطر ميلگرد را تعيين نموده و در نقشههاي مربوطه مشخص مينمايند کارگاه آرماتوربندي بايد در قسمتي جداگانه از کارگاه اصلي تشکيل گردد.
در کارگاههاي کوچک آرماتور را با دست (آچار گوساله) خم مينمايند ولي در کارگاههاي بزرگ خم کردن آرماتور بوسيله ماشين انجام ميگيرد. مسئول کارگاه آرموتوربندي بايد از روي نقشه تعداد و شکل هر آرماتور را تعيين نموده و به کارگران مربوطه داده و خم کردن هر سري را دقيقاً زير نظر داشته باشد تا طول آرماتور و خم بردن و زاويه خم کردن و طول قلاب ها طبق نقشه انجام گيرد.
ميلگردها بايد از نوع ذکر شده در نقشه باشد (آجدار يا ساده)
آرماتور بندي و خم کردن آرماتورها
در کارگاههاي کوچک که مصرف کل آرماتورها از 50 تن بيشتر نيست اگر ميلگرد خميدگي موضعي داشته باشد ميبايد اين خميدگيها قبلاً صاف گردد بعد اقدام به شکل دادن آن گردد.
براي صاف کردن ميله گردها چکش کاري مجاز نميباشد و آرماتورها بايد تميز و در موقع کار فاقد گل و مواد روغني باشد. ميلهگردهاي نمره پايين مثلاً 8 و10 که گاهي به صورت کلافي به کارگاه آورده ميشود اين ميلگردها را بايد قبلاً به طولهاي مناسب بريده و بوسيله کشيدن صاف نموده و آن گاه مصرف نمود.
آرماتورها بايد بطوري به هم بسته شود تا در موقع بتن ريزي از جاي خود تکان نخورده و جابجا نشود و فاصله آنها از يکديگر طوري باشد که بزرگترين دانه بتن براحتي از بين آنها رد شده و در جاي خود قرار گيرد.
آرماتورها تا قطر 12 ميلي متر را ميتوان با دست خم کرد ولي آرماتورهاي بزرگتر از 12 ميليمتر را با دستگاههاي مکانيکي مجهز به فلکه خم ميشود. قطر فلکه خم متناسب با قطر آرماتور بوده و بايد بوسيله محاسب کارگاه تعيين گردد. کليه آرماتورهاي ساده بايد به قلاب ختم شود ولي آرماتورهاي آجدار را ميتوان بصورت گونيا خم کرد. سرعت خم کردن بايد متناسب با درجه حرارت محيط باشد و بايد با نظر مهندس کارگاه بطور تجربي تعيين شود. بايد از خم کردن و باز کردن آرموتورهاي شکل داده شده و مصرف آن در محل ديگر خودداري نمود و در مواقع ضروري بايد باز کردن هم با نظر مهندس محاسب باشد.
وصله کردن آرماتورها
با توجه به اين که طول ميگرد موجود در بازار 12 متري ميباشد در اغلب قسمتهاي ساختمانها مخصوصاً در شناژها ميلگردهايي با طول بيشتر مورد نياز است و همين طور قطعات باقيمانده از شاخههاي بزرگ بالاخره بايستي مصرف شوند ناگزير از وصله کردن ميله گردها هستيم بهتر است دقت شود حتي المقدور اين وصلهها به حداقل خود برسد يعني در موقع برش کاري طوري اندازهها را باهم جور کنيم که ريزش آرماتورها زياد نباشد و در صورت اجبار اين اتصالات با نظر مهندس ناظر در جايي باشد که تنشها در آنجا حداقل است و بايد توجه شود که در يک مقطع کليه آرماتورها وصله نباشد اتصال دو آرماتور در ساختمانهاي بتن آرمه اغلب به صورت پوششي بوده و باروي هم آوردن دو قطعه انجام ميشود.
اين نوع اتصال براي آرماتور تا نمره 32 مجاز ميباشد و آن بدين طريق است که دو قطعه آرماتور را کنار هم قرار داده و بوسيله سيم آرموتور بندي به همديگر متصل ميگردد. طول دو آرماتور روي هم آمده دو قطعه نبايستي کمتر از اندازه داده شده در نقشه باشد و بايد بوسيله مهندس محاسب و ناظر تعيين شود اين طول معمولاً به اندازه 40 برابر قطر ميل گرد مصرفي است.
آرماتور بندي شناژ- کف شالوده
در قطعات تحت خمش و خمش توام با فشار نبايد در يک مقطع بيش از نصف آرماتورها وصلهدار باشد در قطعات تحت کشش و کشش توام با خمش نبايد بيش از يک سوم در يک مقطع وصلهدار باشد.
پيهاي نقطهاي حداقل بايد از دو جهت بوسيله شناژ بتني به پيهاي همجوار متصل باشد. حداقل ابعاد اين کلاف بتني بايد 30 سانتيمتر بوده و بوسيله 4 ميلهگرد طولي به قطر 12 ميليمتر مسلح باشد اين فولادهاي طولي بايد با فولادهاي عرضي (خاموت) به قطر حداقل 5 ميليمتر و به فاصله حداکثر 25 سانتي متر به هم ديگر بسته شوند و اين قفسه بافته شده شناژ بايد در تمام طول پي ادامه پيدا کند و به شناژ طرف ديگر پي متصل باشد. حداقل بتن روي قفسه شناژ 3 سانتيمتر ميباشد. فاصله ميله گردهاي شناژ نبايد از 10 سانتيمتر کمتر باشد و حداقل قطر ميلهگردهاي داخل شالوده نبايد از 10 ميليمتر کمتر باشد.
آرماتورهاي کف شالوده بايد در دو جهت در تمام بعد شالوده ادامه پيدا کند ولي اگر طول پي از 3 متر تجاوز نمايد ميتوان آرماتورها را يک در ميان کوتاهتر اختيار نمود ولي طول آرماتورهاي کوتاه شده نبايد از 8/0 طول اصلي کمتر باشد.
آرماتور بندي ريشه ستون
آرماتورهاي ريشه با انتظار با ريشه براي اتصال شالوده به ستون بکار ميرود بايد تا سطح آرماتورهاي زيرين پي ادامه داشته ادامه داد وبقيه آرماتورهاي ستون را با اندازه 40 سانتي متر داخل پي نمود کليه آرماتورهاي ريشه بايد در انتها داراي خم 90 درجه باشد .
اين آرماتورها بايد بوسله خاموت به يکديگر متصل شده و داخل پي بخوبي مستقر شود و يا به عبارت ديگر بايد خاموتهاي ستون تا داخل پي ادامه يابد. طول آن قسمت از آرماتورهاي ريشه که بايد خارج از پي قرار گيرد تا ميلهگردهاي ستون به آن بسته شود بايد بوسيله مهندس محاسب تعيين گردد ولي هيچ گاه نبايد از 60 تا 50 سانتي متر کمتر گردد. اگر نتيجه محاسبات بيش از اعداد داده شده باشد بايد از اعداد به دست آمده بوسيله محاسبات استفاده شود.
براي ايجاد مقاومت در مقابل نيروهاي کششي در بتن داخل شناژ چند رديف در بالا و پايين ميلهگرد طولي قرار ميدهند و اين آرماتور بندي شناژ ميلگردهاي طولي را به وسيله ميلگردهاي عرضي که به آن خاموت گفته ميشود به همديگر متصل مينمايند. ميله گردهاي طول و عرضي را قبلاً مطابق شکل ميبافند و بعد در داخل قالببندي شناژ قرار ميدهند بايد توجه داشت پهناي اين قفسه بافته شده بايد در حدود 5 سانتيمتر کوچکتر از پهناي اين قفسه بافته شده باشد بايد هر طرف 5/2 سانتيمتر باشد به طوريکه اين ميلگردها کاملاً در بتن غرق شده و آنرا از خوردگي در مقابل عوامل جوي محفوظ نمايد. اين اندازه در مناطق مختلف و آب و هواي مختلف و همچنين محل قرار گرفتن قطعه بتني (اينکه درون زمين و يا خارج آن) قرار گيرد ونيز ميزان سولفاته بودن آبهاي مجاور آن متفاوت است که ميزان آن بوسيله موسسه استاندارد و تحقيقات صنعتي ايران تعيين شده است. ناگفته نماند که خاموتهاي شناژ اکثراً به صورت مربع و چهار ضلعي است چون چهار عدد ميلگرد در داخل شناژ قرار ميگيرد.
نکته: ناگفته نماند که فاصله بين خاموتها در ريشه ستون به مراتب کمتر از جاهاي ديگر ستون ميباشد. چون ريشه بايد يکپارچگي ومقاومت بيشتري باشد يا به عبارت ديگري در يک ششم طول بالا که ستون به سقف متصل ميشود فواصل بين خاموتها کمتر از جاهاي ديگر ستون ميباشد که اين فاصله از روي نقشه خوانده ميشود. که توسط مهندس محاسب محاسبه ميشود ولي تقريباً حدود 15 سانتيمتر ميشود ولي در جاهاي ديگر ستون حدود 25 سانتيمتر ميباشد.
قبل از بتن ريزي بايد حتماً يک بار ديگر فاصله محور آرماتورهاي ريشه کنترل گردد کف پي و آرماتورها کنترل گردد و مواد زائد از آن خارج شود. بستهاي اتصال بايد کنترل گردد و در مواقع قالب برداري دقت شود تا بتن تازه ريخته شده شالوده آسيب نبيند و قالبها تکه تکه و به آرامي جدا شود. اگر از قالب آجري استفاده شود و ورقه نايلون روي آجر کشيده نشده است بهتر است از آجرها صرف نظر شود و اقدام به برداشت آجرها نمائيم زيرا در اين صورت آجر به بتن کاملاً چسبيده و جدا کردن آن غير ممکن است و اگر قبل از سخت شدن بتن بخواهيم آجرها را جدا کنيم حتماً به پي آسيب خواهد رسيد.
چگونه شبکه ميل گرد ستون را به ريشه متصل کنيم؟
بعد از اجراي فنداسيون و گذاشتن ميله گردهاي ريشه اگر بخواهيم ميلهگردهاي ستون را کنار ميلهگردهاي ريشه قرار دهيم به اندازه کلفتي ميله گرد ريشه ستون از محور خود منحرف خواهد گرديد که اگر لاين انحراف در طبقات بالا تماماً در يک جهت باشد ممکن است ستون طبقه پنجم يا ششم چندين سانتيمتر تغيير مکان کند بدين لحاظ بايد سعي شود که اين تغيير مکان در هر طبقه بر خلاف تغيير مکان طبقه پايينتر باشد .بهتر آن است که در آرماتورهاي ستون انحناي کوچکي مطابق کل شکل ايجاد گردد آن گاه نسبت به اتصال شبکه ميلگردش ستون به ريشه اقدام گردد تا ستون درست در محل خود جاي بگيرد و کوچکترين انحرافي نداشته باشد اين انحراف به اندازه قطر ميلگرد ميباشد.
گاهي مواقع در آرماتوربندي فنداسيون اتفاق ميافتد که شبکه بندي ميلهگردها هم در کف فنداسيون و هم در قسمت فوقاني فنداسيون شبکههايي وجود دارد.
اين زماني اتفاق مو...